شعر فوق العاده زیبای استاد شهریار به نام وداع جوانی
این شعر را بصورت کامل در ادامه مطلب میتوانید مشاهده کنید
جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد
بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام
به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد
قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری
چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد
شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد
هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود
که ما را سینه آتشفشان آتشفشانی کرد
چه بود ار باز می گشتی به روز من توانائی
که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد
جوانی کردن ای دل شیوه جانانه بود اما
جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد
جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد
جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید
که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد
اشعار شهریار
تعداد بازديد :
706
موضوع:
اطلاعات عمومی,
استاد شهریار,
برچسب ها :
شعر جدید وداع جوانی از استاد شهریار,
شعر وداع جوانی از استاد شهریار,
نوشته وداع جوانی از استاد شهریار,
شعر زیبای وداع جوانی از استاد شهریار,
اشعار وداع جوانی از استاد شهریار,
شعر کامل وداع جوانی از استاد شهریار,
دانلود شعر وداع جوانی از استاد شهریار,
شعر وداع جوانی از استاد شهریار بصورت پی دی اف,
اشعار استاد شهریار,
شعر های استاد شهریار,
تمامی شعر های استاد شهریار,
تمامی اشعار استاد شهریار,
اشعار کامل استاد شهریار,
دانلود اشعار شهریار,
شعر های شهریار,
دانلود اشعار کامل شهریار,
دانلود تمامی شعر های شهریار,
شهریار,
شعر شهریار,
استاد شهریار,